موقعيت شهيد حججي
موقعيت شهيد حججي

منوی اصلی

به وبلاگ من خوش آمدید

لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان موقعيت شهيد حججي و آدرس shahidhojaji.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرشیو مطالب
اسفند 1396 بهمن 1396 دی 1396 آذر 1396 مهر 1396
نویسندگان
لینک های روزانه
برچسب ها
دیگر موارد
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





امکانات جانبی
نظرات در مورد منهاج فردوسیان
ن : دیبا حسینی ت : یک شنبه 6 اسفند 1396 ز : 9:52 | +



:: برچسب‌ها: منهاج فردوسیان حاج فردوسی رهبر معنوی سیروسلوک، سیر و سلوک، عرفان، نرم افزار، اپلیکیشن منهاج فردوسیان، اپلیکیشن حاج فردوسی، استاد اخلاق، استاد عرفان، درس اخلاق، معارف ناب، کمال واقعی، سعادت ابدی,
.:: ::.
نرم‌افزار «رهبر معنوی»، نشر آثار تربیتی «حاج فردوسی» منتشر شد.
ن : دیبا حسینی ت : پنج شنبه 12 بهمن 1396 ز : 10:44 | +

 

مژده‌ای به:

علاقه‌مندان به تکامل فردی؛

مشتاقان کمال واقعی؛

جویندگان سعادت ابدی؛

سالکان وادی سیر و سلوک؛

تشنگان معارف ناب اسلامی؛

خستگان صحراهای حیرت؛

پیکارکنندگان با نفس امّاره؛

لطمه‌خوردگان از وساوس شیطان؛

محرومان از استاد اخلاق و عرفان؛

 

لینک دانلود از سایت:

http://menhajapp.ir

 



:: برچسب‌ها: حاج فردوسی منهاج فردوسیان رهبر معنوی سیروسلوک، سیر و سلوک، عرفان، نرم افزار، اپلیکیشن منهاج فردوسیان، اپلیکیشن حاج فردوسی، استاد اخلاق، استاد عرفان، درس اخلاق، معارف ناب، کمال واقعی، سعادت ابدی,
.:: ::.
نرم‌افزار «رهبر معنوی»، نشر آثار تربیتی «حاج فردوسی» منتشر شد.
ن : دیبا حسینی ت : پنج شنبه 12 بهمن 1396 ز : 10:42 | +

مژده‌ای به:

علاقه‌مندان به تکامل فردی؛

مشتاقان کمال واقعی؛

جویندگان سعادت ابدی؛

سالکان وادی سیر و سلوک؛

تشنگان معارف ناب اسلامی؛

خستگان صحراهای حیرت؛

پیکارکنندگان با نفس امّاره؛

لطمه‌خوردگان از وساوس شیطان؛

محرومان از استاد اخلاق و عرفان؛

 

لینک دانلود از سایت:

http://menhajapp.ir

 



:: برچسب‌ها: حاج فردوسی منهاج فردوسیان رهبر معنوی سیروسلوک، سیر و سلوک، عرفان، نرم افزار، اپلیکیشن منهاج فردوسیان، اپلیکیشن حاج فردوسی، استاد اخلاق، استاد عرفان، درس اخلاق، معارف ناب، کمال واقعی، سعادت ابدی,
.:: ::.
حاج فردوسی رهبر معنوی مشتاقان کمال و سعادت
ن : دیبا حسینی ت : پنج شنبه 21 دی 1396 ز : 10:1 | +

صداقت نعمتی بسیار ارزشمند است که در کلام حاج فردوسی می‌توان دید



:: برچسب‌ها: حاج فردوسي، منهاج فردوسيان، قرآن، عرفان، اسلام ناب، تشيع خالص، سير و سلوك، سير الي الله، معرفت، معرفة الله، منهاجي، رسم الخط قرآن، القرآن العظيم، القرآن العزيز، القرآن المجيد، رسم الخط حاج فردوسي، رسم الاملاء، ,
.:: ::.
اعتماد کامل به اصحاب منهاج فردوسیان!
ن : دیبا حسینی ت : پنج شنبه 16 آذر 1396 ز : 16:6 | +

 

آیا می‌توانیم به اصحاب منهاج فردوسیان،‌ به طور کامل اعتماد کنیم؟ /
طرح سؤال: تعاملات انسانی، اقتضا می‌کند تا انسان‌ها به یکدیگر اعتماد کنند. در زمانه‌ای که اعتماد کردن به افراد، بسیار سخت شده و دستِ پاک، چشمِ پاک و قلبِ پاک، به ندرت پیدا می‌شود، آیا می‌توانیم به کسانی که خود را منهاجی می‌دانند، اعتماد کامل کرده و رازها، دارایی یا ناموس خود را به آنان بسپاریم؟
جواب: منهاجی معصوم نیست بلکه در راه معصوم شدن است. پس نباید به کسی که منهاجی است و آثار صدق از گفتار و رفتارش هویداست، اعتماد کامل نمود؛ زیرا برخی افراد، ایمانشان عاریه است و احتمال دارد با رسیدن به امانت درشت، خیانت را برگزیند. به همین لحاظ است که شرع مقدس، از اعتماد کامل کردن به برادر (حتی اگر کاملاً شناخته شده باشد)، نهی نموده است. امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «لَا تَثِقْ بِأَخِیکَ کُلَّ الثِّقَهِ» (کافی، محدث کلینی، جلد ۲، صفحه‌ی ۶۷۲، باب النوادر) ترجمه: به برادرت کاملاً اعتماد مکن.
و همچنین فرمودند: «لَا یَطَّلِعُ صَدِیقُکَ مِنْ سِرِّکَ إِلَّا عَلَى مَا لَوِ اطَّلَعَ عَلَیهِ عَدُوُّکَ لَمْ یَضُرَّکَ فَإِنَّ الصَّدِیقَ رُبَّمَا کانَ عَدُوّاً» (وسائل الشیعه، محدث عاملی، جلد ‏۱۲، صفحه‌ی ۱۴۷، باب کراهه ذهاب الحشمه بین الإخوان بالکلیه) ترجمه: دوستت را بر رازت مطلع مساز مگر آن رازی که اگر دشمنت بر آن اطلاع یابد، تو را زیان نرساند، که همانا دوست، گاهی دشمن می‌شود.

 

منبع : http://yazahramadadi.blogfa.com/post/2


.:: ::.
جمله کوتاه
ن : دیبا حسینی ت : پنج شنبه 16 آذر 1396 ز : 16:4 | +

 

دلیل این که هر روز پیروان منهاج فردوسیان بیشتر می‌شود کلام شیوا و دلنشین حاج فردوسی است.



:: برچسب‌ها: حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
.:: ::.
نقدی بر نسبت‌ دادنِ دروغ به خدا و پیامبر!
ن : دیبا حسینی ت : دو شنبه 17 مهر 1396 ز : 11:49 | +


یکی از وعاظ محترم و مشهور، در سخنانی پرحرارت، می‌گوید: «پدر و مادرها را، دستشان را ببوسید. پای مادرت را ببوس. خجالت هم نکش. شاید دفعه‌‌ی اول خجالت بکشی … پیغمبر فرموده: هر کی پای مادرش را ببوسد، خدا چشمه‌ی زندگی‌اش را وا می‌کند … شما دست پدر و مادرتان را ببوسید، اگر به حوایجتان نرسیدید، دانشمند را لعنت بکنید. من این را روی منبر می‌گویم. با صراحت هم می‌گویم. شما پای مادرتان را ببوسید، اگر مشکلتان حل نشد، به دانشمند، لعنت بفرستید. چون قولش را پیغمبر داده، خدا قولش را داده!»

نمایشگر ویدیو
 
 
00:00
 
02:37
 
 
 

(دریافت فیلم با کیفیت بالا = ۱۱ مگابایت)               (دریافت فیلم با کیفیت پایین = ۴ مگابایت)

بر این فرمایشات، چند انتقاد وارد است:
انتقاد اول: نصیحت کردن مردم به چیزی که از دین خدا نیست،‌ شایسته‌ی سنخنگوی اسلامی نیست. این که ایشان مردم را نصیحت می‌کند که «پای مادرت را ببوس» خلاف تعالیم حضرت ختمی‌مرتبت (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) است. نه تنها در تعالیم اسلامی، امری به بوسیدن دست یا پای مادر نشده است، بلکه اجازه‌ی بوسیدن پای امام معصوم (علیه‌السلام) داده نشده است.
در روایت معتبر آمده است: عَنْ یونُسَ بْنِ یعْقُوبَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ الله (علیه‌السلام): نَاوِلْنِی یدَک أُقَبِّلْهَا فَأَعْطَانِیهَا. فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاک رَأْسَکَ. فَفَعَلَ فَقَبَّلْتُهُ. فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاک رِجْلَک. قَالَ: «أَقْسَمْتُ أَقْسَمْتُ أَقْسَمْتُ» ثَلَاثاً «وَ بَقِی شَی‏ءٌ وَ بَقِی شَی‏ءٌ وَ بَقِی شَی‏ءٌ»
ترجمه: یونس بن یعقوب گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: دستتان را بدهید تا ببوسم، دستشان را جلو آوردند. عرض کردم: فدایت شوم، سرتان را، سرشان را جلو آوردند و بوسیدم، گفتم: فدایتان شوم، پایتان را. سه مرتبه فرمود: نه به خدا، نه به خدا، نه به خدا، دیگر چیزی مانده؟ چیزی مانده؟ چیزی مانده؟ (کافی، محدث کلینی، جلد ۲، صفحه‌ی ۱۸۵، باب التقبیل؛ وسائل الشیعه، محدث عاملی، جلد ‏۱۲، صفحه‌ی ۲۳۴)
انتقاد دوم: نسبت دادنِ سخنی که از رسول خدا یا ائمه‌ی طاهرین (علیهم‌السلام) نیست به آن بزرگواران،‌ از بدترین انواع دروغ است که موجب باطل شدن روزه می‌گردد. ایشان به صراحت می‌گوید: «پیغمبر فرموده: هر کی پای مادرش را ببوسد، خدا چشمه‌ی زندگی‌اش را وا می‌کند»! اگر منظورشان از «پیغمبر»، پیامبر عظیم الشأن اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) باشد، این سخن، افتراء بر آن حضرت است؛ زیرا در هیچ‌یک از منابع معتبر و غیر معتبر، چنین سخنی از آن حضرت، نقل نشده است. پس اگر این سخنان در حال روزه ادا شده باشد، علاوه بر استغفار، قضای روزه را نیز به گردن گوینده آورده است.
انتقاد سوم: شایسته است خطبای گرامی، در زمانی که مردم را به سمت اختراعات و اکتشافات خود سوق می‌دهند، با احتیاط بیشتری سخن بگویند؛ در حالی که ایشان، بر این مبنای فاسد که «بوسیدن دست پدر و مادر، امر شارع مقدس است»، بنایی پوشالی می‌سازد که «هر کس چنین کند، حوائجش برآورده خواهد شد»!
امیدوار کردنِ مردم با چیزی که واقعیت ندارد و از پشتیبانی خدای تعالی برخوردار نیست، امر ناشایست است و شاید در پاره‌ای موارد، حرام شرعی باشد.
البته توجه داشته باشید: شاید کسی دست پدر یا مادرش را ببوسد و مشکلی از مشکلاتش حل شود، ولی قطعاً حل آن مشکل، دلیلی بر درست بودن این عمل، نخواهد بود. درست بودن یا نبودن یک عمل، مربوط به این است که از وحی آمده باشد یا از اختراعات بشری باشد، از «دین» باشد یا از «آئین». آنچه از «دین» باشد، درست و دارای پشتوانه است و آنچه از «آئین» باشد، نادرست و بدون پشتوانه‌ی الهی است.
انتقاد چهارم: دعوت از مردم به لعنت کردن خود، دعوت سنگینی است. وقتی شنونده‌ی خبیر و با بصیرت، از یک سو می‌داند که گوینده، دچار جوگرفتگی شده است و حرفش بی‌اساس و بی‌سند است و از سوی دیگر، اصرار گوینده را بر «لعنت کردنش» می‌بیند، دچار حیرت می‌شود که بالاخره بر این گوینده‌ی سخنان بی‌سند و نسبت‌های نادرست به اولیای دین، لعنت بفرستد یا نفرستد!
در همین قطعه از سخنرانی می‌بینید که این سخنران، به هدف تأکید بر مبانی غیراسلامی و ساختگی خویش، خودش را به وسط می‌اندازد و می‌گوید: «شما دست پدر و مادرتان را ببوسید، اگر به حوایجتان نرسیدید، دانشمند را لعنت بکنید». و باز هم تکرار و اصرار می‌کند: «من این را روی منبر می‌گویم. با صراحت هم می‌گویم. شما پای مادرتان را ببوسید، اگر مشکلتان حل نشد، به دانشمند، لعنت بفرستید».
در اینجا، این سؤال به ذهن می‌رسد که اگر دست یا پای مادرمان را بوسیدیم و به حوائجمان نرسیدیم، می‌توانیم این آقا را لعنت کنیم؟ آیا اجازه و اصرار خودش، مجوّز لعنت او می‌شود؟ یا این که این سخن، نوعی از ترفندهای خطابه است که برای جا انداختنِ سخن و عمق بخشیدن به آن، به کار می‌رود و قصد حقیقی در آن نیست.
انتقاد پنجم: همچنان که در انتقاد دوم گذشت، نسبت دادن دیدگاه یا عملی به خدا و رسول و امامان معصومین (علیهم‌السلام) به دروغ، معصیت است و موجب بطلان روزه می‌گردد. مع الاسف، این سخنران مشهور، در پایان این بخش از سخنانش، دو باره دچار معصیت آشکار شده و تمام بار مسأله را بر شانه‌های وحی می‌اندازد و می‌گوید: «چون قولش را پیغمبر داده، خدا قولش را داده!» یعنی خدا و پیامبرش قول داده‌اند هر کس پای مادرش را ببوسد، مشکلش حل شود! در حالی که خدا و پیامبر،‌ چنین قولی نداده‌اند. نه در آیات قرآن و نه در روایات حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و نه در احادیث ائمه‌ی طاهرین (علیهم‌السلام) چنین چیزی نیامده است و این سخن دروغ، فقط در اثر جوگرفتگی سخنران، به خدا و پیامبر، نسبت داده شده است.
سخن پایانی: شیخی بر منبر می‌گفت: دیشب پیامبر خدا را در خواب دیدم که آب مبارک دهان خود را در دهان من انداختند! ظریفی از پای منبر گفت: ای شیخ، از بس دروغ به خدا و پیامبرش نسبت می‌دهی، آن حضرت خواسته‌اند تف به ریشت بیاندازند، ولی چون دهانت باز بوده، در دهانت افتاده است!
خدایا منبری‌های ما را از نصیحت مردم به سوی نفسانیات خویش و همچنین از نسبت دادن دروغ به خودت و پیامبر بافضیلتت، محافظت بفرما.

آمین
حاج فردوسی

 



:: برچسب‌ها: حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
.:: ::.
آشنایی با کتاب «مجموعه‌ی قوانین عملی منهاج فردوسیان»
ن : دیبا حسینی ت : دو شنبه 17 مهر 1396 ز : 11:48 | +


مجموعه‌ی قوانین عملی منهاج فردوسیان

در این کتاب، تمام دستورات عملی معتبر و قابل اعتماد و اعتنایی که در آیات و روایات معتبر آمده، به صورت قانون و با شماره‌ی مسلسل، تنظیم شده است تا دسترسی به آن، بسیار آسان باشد. قوانین عملی این کتاب، در ده طبقه، تنظیم شده است. علاوه بر فصول دهگانه، یک مقدمه، یک خاتمه، لغتنامه و شرح قوانین عملی ستاره‌دار نیز در این کتاب، آمده است. فهرست این کتاب را از اینجا ببینید.

 



:: برچسب‌ها: حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
.:: ::.
نقدی بر تفسیر قرآن به قرآن در المیزان
ن : دیبا حسینی ت : دو شنبه 17 مهر 1396 ز : 11:47 | +


با سلام و احترام
حاج فردوسی، در پاسخ به سؤال «جایگاه تفسیر المیزان در منهاج فردوسیان» اشاره‌ای به این مطلب نشده است که اساس کار علامه طباطبایی تفسیر قرآن به قرآن بوده است و این، در ظاهر کلام، یعنی حذف عترت و تخطی از ثقلین. استادان منهاج فردوسیان، چنین روشی را ترویج نفرموده‌اند و صد در صد با مبانی ایشان هم در مغایرت است، زیرا اگر به فرض اینکه این تفکر، صد در صد هم درست بوده باشد و قرآن به تنهایی از تفسیر تمام آیات خود بر آید ـ‌که البته این مطلب هم جای بحث دارد‌ ـ اما به فرض صحتِ این روش، بدیهی است که می‌باید فقط توسط کسی مورد استفاده قرار گیرد که خود، استاد قرآن بوده و محیط باشد، پس باز هم محل اشکال است که چرا جنابعالی به این اشکال بس اساسی روش المیزان اشاره نکرده‌اید: یعنی اگر بنا باشد قرآن با قرآن تفسیر شود، این تفسیر نه توسط علامه طباطبایی و مرحوم قاضی ممکن خواهد بود، بلکه فقط معصوم که در شمار «مَنْ خوطِبَ بِه» نسبت به ساحت قرآن است، می‌تواند آن را به انجام رساند .
وانگهی اصلاً مهم نیست که علامه طباطبایی چند بار از این روش در تفسیر خود استفاده کرده است، چنانکه گویا به نوعی ناخواسته یا خواسته در دفاع از مؤلف المیزان فرموده‌اید: «البته با استقصای برخی مطّلعین، مواردی که در سراسر این تفسیر از این روش استفاده شده است، زیاد نیست». مهم این است که ایشان این نظریه را در جامعه جا انداخت یعنی تفسیر قرآن به قرآن توسط غیر معصوم را و با وجود حدیث ثقلین و حدیث غدیر که از محکمات روایات و از متواترات روایات است، روش و متد و طریق تفسیری به نام قرآن به قرآن توسط غیر معصوم جایگاهی در تفکر متشیعه ندارد، بلکه ظلم و جفا در حق استادان اصلی قرآن است، جا داشت به این موارد اشاره می‌فرمودید، البته اگر اشکالات بنده را پذیرا باشید شاید بفرمایید که در آن متن، قصد نداشته‌اید وارد بیان موارد خلل در المیزان شوید، اما پاسخ، واضح است و آن اینکه: وقتی صحبت از جایگاه یک موضوع در تفکر متشیعه یا همان منهاج است، لابد باید به این شکاف فاحش و این مغایرت فاحش با اساس تفکر استادان منهاج فردوسیان اشاره رود؛ زیرا انحراف روش تفسیر قرآن به قرآن توسط غیر معصوم، از نگاه یک منهاجی اظهر من الشمس است. باری انتظار می‌رود اکنون به این موارد هم اشاره فرمایید تا خدای ناکرده تفسیر المیزان، لا اقل توسط یک منهاجی، تبلیغ نشده باشد. زیرا متن حضرتعالی به نوعی مخاطب را به این تفسیر به عنوان یک تفسیر بینابینی ارجاع می‌دهد، به‌خصوص که خواسته یا ناخواسته برای راحت کردن خیال مخاطب فرموده اید: «هیچ کتاب زمینی، خالی از خلل نیست. حتی کتاب‌های روایی بسیار معتبر همانند کافی شریف، خالی از روایات ضعیف نیست. پس این که انتظار داشته باشیم تفسیر المیزان، سراسر نور و هدایت و راستی و درستی باشد، انتظار بی‌جایی است».
اساس در منهاج اهل البیت این است که رجوع به قرآن منهای اهل البیت، مصداق بارز ظلم است و قرآن در این صورت موجب خسران و تباهی خواهد شد. حال بگذریم از اینکه در موارد مهمی در تفسیر المیزان، روایات معصومین نادیده انگاشته شده و آن مقدار که نسبت به مسائل تاریخی و ادبی و لغوی و … التفات و عنایت شده، نسبت به اساس قرآن که همان تأویل و تفسیر معصوم از آیه است، وقعی نهاده نشده است. در حقیقت، این هم مصداق بارز کم‌فروشی است، زیرا کم‌فروشی فقط مختص رزق مادی نیست، این معارف هم که رزق معنوی است باید درست ارائه شود، لذا اگر کسی مانند علامه طباطبایی یا آقای حسن زاده پشت دخل معارف نشست و برای مشتری جنس کشید (مراد همین المیزان و … است) نباید کم‌فروشی نماید. به عنوان نمونه، آیات مربوط به حضرت حجت که مؤلف محترم، علیرغم علم به روایات، علیرغم اینکه خبیر و خِرّیت در حدیث بوده، در موارد مختلف، اشاره‌ای هم نکرده است. به هر حال بنده اگر اشتباه می‌کنم، شما ما را روشن فرمایید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باسمه تعالی

سلام علیکم
جمع‌بندی در مورد تفسیر المیزان، نیاز به مطالعه‌ی دقیق و عمیق دارد که از حوصله و تخصص من خارج است. تخصص من در ارائه‌ی نظام تربیتی است و «تفسیر»، هر تفسیری که باشد، جایگاهی در نظام تربیتی ندارد و بارها عرض کردیم «تفسیر»، یا دیدگاه‌های ما را درست می‌کند که این کار با «قواعد نظری منهاج فردوسیان» انجام می‌شود؛ یا اعمالمان را اصلاح می‌کند که این کار با «قوانین عملی منهاج فردوسیان» انجام می‌شود؛ یا بحث‌های تاریخی و لغوی و مانند اینهاست که دانستنش نقشی در تکامل و سعادت ندارد و در مواردی،‌ می‌تواند از مصادیق «علم لاینفع» باشد.
اما از سوی دیگر، المیزان در میان تفاسیر، درخشندگی خاصی دارد که نمی‌توان منکر آن شد. پس جان کلام و نظر حقیر این است که المیزان، یکی از برترین تفاسیر است، هر چند تفسیر (از هر نوعش)، نقش مثبتی در مسائل تربیتی ندارد و در پاره‌ای موارد، خواندنش اتلاف عمر می‌باشد.

موفق باشید
حاج فردوسی



:: برچسب‌ها: حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
.:: ::.
مخالفت پدر و مادر با مراعات قوانین
ن : دیبا حسینی ت : دو شنبه 17 مهر 1396 ز : 11:47 | +


بسمه تعالی

سلام 
١. انجام دادن قوانین عملی طبقه‌ی پنج تا ده را باید با اذن والدین انجام دهیم؟
٢. اگر با بعضی از قوانین در این طبقات مخالفت کنند چه کار کنیم؟
ممنون

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باسمه تعالی

سلام علیکم
جواب ۱: قوانین عملی طبقات اول تا چهارم که مشتمل است بر انجام واجبات و ترک محرمات، نیازی به اجازه‌ی والدین ندارد و حتی در صورت مخالفت آنان نیز باید مراعات شود. مثلاً اگر پدر یا مادر، با ریش گذاشتنِ فرزندش مخالف است، به مخالفتش اعتنا نمی‌شود و حکم خدای تعالی، مقدّم بر خواسته‌ی نفسانی پدر و مادر می‌باشد؛ ولی در طبقات پنجم و ششم، که مشتمل بر مستحبات مؤکده و مکروهات شدیده است، احتیاط حکم می‌کند که به نحوی، رضایت پدر و مادر، جلب شود و در صورتی که موجب آزارشان می‌باشد، ترک گردد. مثلاً اگر خواندنِ نماز شب، موجب می‌شود پدر یا مادر مریض، بیدار شود و درد و بیماری‌اش شدت یابد، باید ترک شود و در قضای آن در روز، خوانده شود.
اما در قوانین طبقات هفتم تا دهم، حتماً باید رضایت پدر و مادر در کار باشد و در صورت ناراضی بودن پدر یا مادر، ترک گردد.
جواب ۲: به مخالفت پدر و مادر با مراعات قوانین طبقات اول تا چهارم، اعتنا نکنید. به مخالفت پدر و مادر با مراعات قوانین طبقات پنجم و ششم، احترام بگذارید و بکوشید که آنان را راضی کنید و اگر راضی نشدند، مراعاتش را ترک کنید. به مخالفت پدر و مادر با مراعات قوانین طبقات هفتم تا دهم، احترام بگذارید و لازم نیست در راه راضی کردن آنان، تلاش کنید.

موفق باشید
حاج فردوسی

 



:: برچسب‌ها: حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
.:: ::.

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد


تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به موقعيت شهيد حججي مي باشد.